موجودي غمناك و نگران
سگ موجودي غمناك و نگران است، هميشه حالت دفاعي به خود مي گيرد و لحظه اي اين حالت را ترك نمي كند. او هميشه در حال نگهباني است و هوشيارانه اطراف ار زير نظر دارد.
او موجودي درون گراست كه به سختي احساسات واقعي خود را آشكار مي كند و آن هم زماني است كه حقيقتا ضرورت اين كار را احساس كند. او بيش از خد يك دنده است و مي داند كه چه مي خواهد. او اغلب با بدگماني، دلواپس زبان تيز و صراحت ناخوشايند و شديد خود است.
سگ بيش از هر كس به كليات موضوع توجه نمي كند و در جزئيات مسائل غرق مي شود و مرتب انتقاد مي كند. به نظر مي رشد كه او در برخورد با هر چيز، بي برو و برگشت، دنبال عيوب مي گردد؛ چرا كه در حقيقت بدبين ترين موجود دنياست و هر چيز را در چهاچوب قوانين طبيعي آن مي پذيرد.
او همواره پيش از ديگران عليه بي عدالتي فرياد مي زند؛ زيرا شجاعت اين كار را دارد.
او ممكن است كمي گوشه گير و بي اعتنا باشد؛ اما روحيه انتقادي، ذوقطنز و نيز عظمت آشكار روحش، او را زا متهم شدن به تنگ نظري و خود پسندي بر كنار مي دارد.
فراموش نكنيد كه سگ موجودي غير اجتماعي است و از هر نوع شلوغي گريزان است. او در روابط عاشقانه، بي احساس به نظر مي رسد؛ اما اين تصور نادرست است. در واقع، علت اصلي اين حالت، نگراني، شك و بي اعتمادي اون نسبت به احساسات خود و ديگران است. با تمام اين عيوب، مي توان اصيل ترين خصلت هاي ذاتي انسان را يك جا در وجود سگ پيدا كرد. سگ باوفا، راستگو، درستكار و بسيار وظيفه شناس است. شما مي توانيد به او اعتماد كنيد؛ چرا كه هيچ گاه نااميدتان نخواهد كرد. او بهتر از هر كسي رازدار است؛ زيرا در شعور و رازداري گوي سبقت را از همگان ربوده است. او از بازگو كردن رازها و صحبت هاي خصوصي ديگران بيزار است. موضوع صحبت هاي سگ مبتذل و بي قد و قيمت است و گاهي منظور خود را نادرست بيان مي كند.
او به ندرت در جمع خود نمايي مي كند؛ اما بسيار با هوش است و هيچ كس بهتر از او نمي تواند به صحبت هاي ديگران گوش فرا دهد.
سگ به آساني مي تواند اعتماد ديگران را به خود جلب كند و حق نيز همين است. او هميشه نهايت تلاش خود را براي ديگران مي كند و در فداكاري تا مرز فدا شدن پيش مي رود. همگان به او احترام گذاشته و ارزش خاصي برايش قائلند و حق دارند، چرا كه شايسته احترام است.
در طول تاريخ، اغلب قهرمانان عدالت، در سال سگ متولد شده اند؛ زيرا از ديد سگ هر نوع بي عدالتي منفور است و تا زماني كه بي عدالتي رخت از جهان بر نبندد، نبايد از پا نشست.
سگ از بي بند و باري ديگران، جنگ، وقايع ناگوار، شكست، بيكاري، گرسنگي مردم جهان و فاجعه هاي انساني در گذشته، حال و آينده رنج مي برد. خوشبختانه به ندرت اتفاق مي افتد كه سگ قهرمان، هدف بي ارزشي را تعقيب كند. او هميشه مي داند كه چه مي خواهد و به آن دست مي يابد.
سگ، فيلسوف و معلم اخلاق است و از ماديات روي گردان است. وقتي پولي به دست بياورد؛ سخاوتمندانه خرجش مي كند و اهميتي براي آن قائل نيست. در واقع، او علاقه اي به پول ندارد. سگ چه ولگرد ابشد و چه ناز پروده، دوستدار سادگي است و هيچ گاه از بي ساز و برگ بودن، نگران نمي شود، اما اگر به هر علت نياز ناگهاني به پول پيدا كند، هيچ كس بهتر از او، راه به دست آوردن آن را نمي داند.
سگ با وفا، مي تواند سرپرست بي نظيري براي واحدهاي صنعتي، رهبر فعالي براي اتحاديه ها،روحاني و مربي چيره دستي باشد؛ اما در هر حال او سخنوري با نظرات و عقايد اصيل و عميق است. او در صورت لزوم قادر است مردم را رهبري كند و مردم نيز از پيروي او خشنود خواهند شد؛ زيرا شرافت، صداقت و ويژگي هاي مثبت سگ را در هيچ نماد ديگري نمي توان يافت؛ افزون بر اين نشاني از جاه طلبي در او ديده نمي شود.
سگ در عشق نيز صادق و ثابت قدم است؛ اما تا عمر دارد، درگير مشكلات احساسي خواهد بود كه خود مسبب آنهاست؛ زيرا با هيجانات مداوم، احساسات ناپايدار، شك و نگراني هميشگي اش شريك عشق خود را مي آزارد و هميشه دلواپس است.
سگ در كنار اسب خوشبخت خواهد بود؛ زيرا اسب در قبال اندكي آزادي عمل، به سگ اجازه مي دهد كه اهداف خود را تعقيب كند.
زندگي سگ با ببر به جنگ اين دو با زمين و زمان منجر خواهد شد. اين دو به بهانه عدالت خواهي و حقيقت طلبي با يك ديگر متحد شده و دست به ماجراجويي خواهند زد. در حقيقت، سگ خود را با ببر همفكر و همكار مي بيند.
سگ در كنار گربه آرام و متين، بخت زيادي براي رسيدن به زندگي آرام و مسالمت آميز دارد. اژدها مغرورتر از آن است كه بتواند روحيه انتقادي و زبان تند و گزنده سگ را تحمل كند. سگ، بز را خودخواه و كوته انديش مي داند و نمي تواند با او كنار بيايد.
سه دوره زندگي سگ در بي اعتمادي و ترديد و به دليل گرفتاري هاي شغلي، به سختي سپري مي شود. دوران كودكي او بي سامان است و در دوران جواني با مشكلات زيادي دست به گريبان مي شود. در ميانسالي به دليل گرفتاري هاي شغلي، احساس نااميدي و شكست مي كند و در دوران پيري، همواره از اين كه كاري براي انمجام دادن ندارد، تاسف مي خورد!
در هر صورت، سگي كه روز متولد شده در مقايسه با سگي كه شب هنگام زاده شده، زندگي آرام تر و كم دردسر تري خواهد داشت؛ افزون بر اين. وظيفه سگ در شب نگهباني از خانه است. او همواره بيدار و مراقب است، براي فراري دادن و ترساندن دزدها پارس مي كند و فرصتي براي استراحت ندارد. كوتاه سخن آن كه سگ هاي زاده شده در شب، ناچار بايد به زندگي سگي تن در بدهند!
No comments:
Post a Comment