Sunday, May 8, 2011

متولدین سال خــــوک

تپلي محبوب 
خوك جنگ جويي جوانمرد، بلند همت، دلير و آشنا به آداب و رسوم، ياور و مهربان،‌سخت گير نسبت به اشتباهات و پرچمدار هميشگي خلوص نيت است كه بلند همتيش سرانجام ناگواري برايش رقم مي زند. مي توانيد به او اطمينان كنيد؛ چرا كه هيچ گاه از اعتماد شما سو ء استفاده نخواهد كرد. او ساده، بي ريا و اطمينان بخش است و اگر به او ستم كنيد، بي پناه، بي دفاع و كمي ساده لوح است.

در حقيقت خوك اجازه مي دهد به آساني فريبش دهند، اشتباهات خود را با متانت مي پذيرد و نسبت به اشتابهات ديگران صبور و بردبار است. او هميشه از بهترين هاي ورزش است. اما هرگز نمي تواند رقابت جو باشد. انصاف خوك به او اجازه نمي دهد كه خود را برتر از ديگران بداند. او همواره از خود مي پرسد كه آيا در كارهايش صداقت لازم را داشته يا خير.

خوك به گونه اي باور نكردني صادق و بي رياست تا جايي كه گاهي ممكن است به خود صدمه بزند. او در برابر بد قولي و بد ذاتي ديگران نمي تواند كاري بكند. به ندرت دروغ مي گويد و آن هم در مواردي است كه مي خواهد خود را از خطر برهاند.

خوك با هوش است؛ اما در مورد مسائل مالي كند ذهن است و ناشيانه عمل مي كند. او در برابر دورويان و فريب كاران عاجز است و خود را به چهار ميخ مي كشد تا اعمالش را توجيه كند.

خوك فروشنده درستكاري است كه به سختي تن به ساخت و پاخت مي دهد. او با اعتقادي آهنين، گفته هاي ديگران را بي هيچ پرسشي مي پذيرد؛ اما در قبولاندن حرف خود به ديگران دچار مشكل است.

خوك دوست و شريكي بي همتاست. او معمولا كم حرف است؛ ولي اگر تصميم به حرف زدن بگيرد، هيچ چيز نمي تواند مانع او شود و آن قدر پرچانگي مي كند تا همه شنوندگان را خسته و هلاك كند.

خوك نيز همچون ميمون با هوش و تشنه دانش است. او علاقه زيادي به مطالعه دارد و هر چه را كه جلوي دستش باشد، مي خواند. خوك، با معلومات به نظر مي رسد؛ اما در حقيقت، بخش عمده معلومات او سطحي است. اگر او را بيازماييد، خواهيد ديد كه طبل تو خالي است. ژاپني ها مي گويند: « خوك صورتي پهن و كله اي كوچك دارد. »

خوك پول پرست و اغلب شهوت ران است. در پشت ظاهر فريبنده و معقول او، اراده اي قوي و قدرتي فراوان پنهان است. او هر هدف، آرزو يا كاري دشوار داشته باشد، وظايف خود را با شايستگي انجام مي هد. اين قدرت، زاييده نيرويي دروني و قابل اعتماد است؛ قدرتي كه هيچ چيز توان برابري با آن را ندارد.

وقتي كه خوك تصميمي بگيرد، هيچ چيز نمي تواند سد راه او شود. اما پيش از تصميم گيري مدتي طولاني همه جوانب را مي سنجد تا جاي كه به بي تدبيري متهم مي شود. او براي رهايي از مسائل بغرنج، گاه آن قدر اين در و آن در مي زند كه شخصيت خود را زير سوال مي برد.

هرگز از روي ظاهر ضعيف خوك درباره اش قضاوت نكنيد؛ چرا كه اين ضعف ظاهري صرفا ناشي از صلح طلبي ذاتي اوست.

خوك دوستان اندكي دارد، اما آنان را تا پايان عمر حفظ خواهد كرد و از هيچ فداكاري در حق آنان كوتاهي نمي كند. او با دوستان برگزيده خود - كه شايستگي عشق و محبت او را دارند - بسيار محترمانه برخورد مي كند. 

زنان متولد سال خوك، عاشق حضور در جمع و ميهماني هستند. آنان در خانه داري بي نظيرند.

شخصيت خوك، به رغم بي طرفي وي، پر تحرك و خلاق است و اگر از جنگ و جدل بيزار و گريزان نبود، ياغي نيز محسوب مي شد.

او هميشه ترجيح مي دهد در بحث راه فراري بيابد و وانمود كند كه عقيده اش را تغيير داده است تا خود را دچار زحمت و دردسر نكند.

او تا زماني كه از شما خوشش نيايد، در صحبت را باز نمي كند و اگر لطف كند وارد گفت و گوي شود، شما را مفتخر كرده است!

خوك به ندرت به امور قضايي مي پردازد و چه بهتر؛ زيرا اگر محق هم باشد، سادگي و صداقتش به ضرر او و به نفع طرف هاي دعوا تمام خواهد شد؛ شرقي ها مي گويند: براي برنده شدن در امور قضايي، بهتر است صداقت، شرافت و وجدان را از پنجره بيرون بيندازيد!

خوك در هر شرايطي مي تواند كار كند؛ زيرا هوشياري و توانايي اش در انجام كارهاي سخت، از او آدم موفقي مي سازد؛ همچنين به علت حساسيت فراوانش، در زمينه شعر و ادبيات نيز موفق است.

خوك مي تواند به آساني به سگ ها نزديك شود. خوك هر شغلي را كه برگزيند مي تواند زندگي خود را تامين كند و پول و امكانات از سر و كولش مي ريزد و تا زنده است، مردم به او كمك مي كنند و از همين راه، ممكن است بسيار ثروتمند شود.

در مشرق زمين، مشهور است كه مي گويند: مردم به خوك كمك مي كنند، خوراك مي دهند و او را چاق و چله مي كنند تا شام بهتري براي شب سال نو داشته باشند. لذا خوك بسيار محافظه كار است و به هيچ كس اعتماد نمي كند. ممكن است اين گفته درست باشد اما شكي نيست كه مردم از زود باوري و سادگي خوك سو ءاستفاده مي كنند.

از اين حرفها درباره زندگي عشقي او نيز مي گويند. او اغلب فريب مي خورد، نااميد مي شود، اشتباه مي كند و هميشه عاشق است.

خانم خوك ها مادران بسيار خوبي هستند. به خوك ها سفارش مي كنيم با متولدان سال گربه ازدواج كنند؛ چرا كه بهترين راه جلوگيري از كشمكش و درگيري خانوادگي، همين است.

خوك بايد از مار فاصله بگيرد، چرا كه مار او را اسير و برده خود مي كند و آنچنان به دور او حلقه مي زند و او را مي فشارد كه توان هر حركتي را از او سلب مي كند. وجود خوك براي بز مفيد واقع مي شود.

دوران كودكي خوك در آرامش كامل سپري مي شود. در دوران جواني انبوهي از مشكلات خانوادگي او را در بر مي گيرد؛ اما خوك خجالتي و محتاط، براي حل مشكلاتش، از كسي در خواست كمك نخواهد كرد. او مي كوشد خود مشكلاتش را حل كند. در واقع اين پنهان ساختن مشكلات از ديگران به او صدمات فراواني ميزند زيرا هيچ كس نمي فهمد كه او در چه جهنمي دست و پا مي زند.

اگر زاد روز او از جشن هاي سنتي ( عيد تت ) فاصله داشته باشد، نااميدي كمتري در كمين او خواهد بود، اما هر چه به سال نو در كشورهاي آسيايي نزديك تر باشد، با مشكلات بيشتري مواجه مي شود، به او خيانت خواهد شد، مسخره اش خواهند داد و در نهايت ممكن است خورده شود!

قصه « سه بچه خوك » ريشه در اين باور خرافي دارد.!

متولدین سال سگ

موجودي غمناك و نگران 
سگ موجودي غمناك و نگران است، هميشه حالت دفاعي به خود مي گيرد و لحظه اي اين حالت را ترك نمي كند. او هميشه در حال نگهباني است و هوشيارانه اطراف ار زير نظر دارد.


او موجودي درون گراست كه به سختي احساسات واقعي خود را آشكار مي كند و آن هم زماني است كه حقيقتا ضرورت اين كار را احساس كند. او بيش از خد يك دنده است و مي داند كه چه مي خواهد. او اغلب با بدگماني، دلواپس زبان تيز و صراحت ناخوشايند و شديد خود است.


سگ بيش از هر كس به كليات موضوع توجه نمي كند و در جزئيات مسائل غرق مي شود و مرتب انتقاد مي كند. به نظر مي رشد كه او در برخورد با هر چيز، بي برو و برگشت، دنبال عيوب مي گردد؛ چرا كه در حقيقت بدبين ترين موجود دنياست و هر چيز را در چهاچوب قوانين طبيعي آن مي پذيرد.


او همواره پيش از ديگران عليه بي عدالتي فرياد مي زند؛ زيرا شجاعت اين كار را دارد.


او ممكن است كمي گوشه گير و بي اعتنا باشد؛ اما روحيه انتقادي، ذوقطنز و نيز عظمت آشكار روحش، او را زا متهم شدن به تنگ نظري و خود پسندي بر كنار مي دارد.


فراموش نكنيد كه سگ موجودي غير اجتماعي است و از هر نوع شلوغي گريزان است. او در روابط عاشقانه، بي احساس به نظر مي رسد؛ اما اين تصور نادرست است. در واقع، علت اصلي اين حالت، نگراني، شك و بي اعتمادي اون نسبت به احساسات خود و ديگران است. با تمام اين عيوب، مي توان اصيل ترين خصلت هاي ذاتي انسان را يك جا در وجود سگ پيدا كرد. سگ باوفا، راستگو، درستكار و بسيار وظيفه شناس است. شما مي توانيد به او اعتماد كنيد؛ چرا كه هيچ گاه نااميدتان نخواهد كرد. او بهتر از هر كسي رازدار است؛ زيرا در شعور و رازداري گوي سبقت را از همگان ربوده است. او از بازگو كردن رازها و صحبت هاي خصوصي ديگران بيزار است. موضوع صحبت هاي سگ مبتذل و بي قد و قيمت است و گاهي منظور خود را نادرست بيان مي كند.


او به ندرت در جمع خود نمايي مي كند؛ اما بسيار با هوش است و هيچ كس بهتر از او نمي تواند به صحبت هاي ديگران گوش فرا دهد.


سگ به آساني مي تواند اعتماد ديگران را به خود جلب كند و حق نيز همين است. او هميشه نهايت تلاش خود را براي ديگران مي كند و در فداكاري تا مرز فدا شدن پيش مي رود. همگان به او احترام گذاشته و ارزش خاصي برايش قائلند و حق دارند، چرا كه شايسته احترام است. 


در طول تاريخ، اغلب قهرمانان عدالت، در سال سگ متولد شده اند؛ زيرا از ديد سگ هر نوع بي عدالتي منفور است و تا زماني كه بي عدالتي رخت از جهان بر نبندد، نبايد از پا نشست.


سگ از بي بند و باري ديگران، جنگ، وقايع ناگوار، شكست، بيكاري، گرسنگي مردم جهان و فاجعه هاي انساني در گذشته، حال و آينده رنج مي برد. خوشبختانه به ندرت اتفاق مي افتد كه سگ قهرمان، هدف بي ارزشي را تعقيب كند. او هميشه مي داند كه چه مي خواهد و به آن دست مي يابد. 


سگ، فيلسوف و معلم اخلاق است و از ماديات روي گردان است. وقتي پولي به دست بياورد؛ سخاوتمندانه خرجش مي كند و اهميتي براي آن قائل نيست. در واقع، او علاقه اي به پول ندارد. سگ چه ولگرد ابشد و چه ناز پروده، دوستدار سادگي است و هيچ گاه از بي ساز و برگ بودن، نگران نمي شود، اما اگر به هر علت نياز ناگهاني به پول پيدا كند، هيچ كس بهتر از او، راه به دست آوردن آن را نمي داند.


سگ با وفا، مي تواند سرپرست بي نظيري براي واحدهاي صنعتي، رهبر فعالي براي اتحاديه ها،‌روحاني و مربي چيره دستي باشد؛ اما در هر حال او سخنوري با نظرات و عقايد اصيل و عميق است. او در صورت لزوم قادر است مردم را رهبري كند و مردم نيز از پيروي او خشنود خواهند شد؛‌ زيرا شرافت، صداقت و ويژگي هاي مثبت سگ را در هيچ نماد ديگري نمي توان يافت؛ افزون بر اين نشاني از جاه طلبي در او ديده نمي شود.


سگ در عشق نيز صادق و ثابت قدم است؛ اما تا عمر دارد، درگير مشكلات احساسي خواهد بود كه خود مسبب آنهاست؛ زيرا با هيجانات مداوم، احساسات ناپايدار، شك و نگراني هميشگي اش شريك عشق خود را مي آزارد و هميشه دلواپس است.


سگ در كنار اسب خوشبخت خواهد بود؛ زيرا اسب در قبال اندكي آزادي عمل، به سگ اجازه مي دهد كه اهداف خود را تعقيب كند.


زندگي سگ با ببر به جنگ اين دو با زمين و زمان منجر خواهد شد. اين دو به بهانه عدالت خواهي و حقيقت طلبي با يك ديگر متحد شده و دست به ماجراجويي خواهند زد. در حقيقت، سگ خود را با ببر همفكر و همكار مي بيند.


سگ در كنار گربه آرام و متين، بخت زيادي براي رسيدن به زندگي آرام و مسالمت آميز دارد. اژدها مغرورتر از آن است كه بتواند روحيه انتقادي و زبان تند و گزنده سگ را تحمل كند. سگ، بز را خودخواه و كوته انديش مي داند و نمي تواند با او كنار بيايد.


سه دوره زندگي سگ در بي اعتمادي و ترديد و به دليل گرفتاري هاي شغلي، به سختي سپري مي شود. دوران كودكي او بي سامان است و در دوران جواني با مشكلات زيادي دست به گريبان مي شود. در ميانسالي به دليل گرفتاري هاي شغلي، احساس نااميدي و شكست مي كند و در دوران پيري، همواره از اين كه كاري براي انمجام دادن ندارد، تاسف مي خورد!


در هر صورت، سگي كه روز متولد شده در مقايسه با سگي كه شب هنگام زاده شده، زندگي آرام تر و كم دردسر تري خواهد داشت؛ افزون بر اين. وظيفه سگ در شب نگهباني از خانه است. او همواره بيدار و مراقب است، براي فراري دادن و ترساندن دزدها پارس مي كند و فرصتي براي استراحت ندارد. كوتاه سخن آن كه سگ هاي زاده شده در شب، ناچار بايد به زندگي سگي تن در بدهند!

متولدین سال خـــــــروس


خروس به راحتي افكار و عقايد خود را بيان مي كند و براي دفاع از گفته هاي خود تا مرز پرخاشگري و ستيزه جويي مي تازد.

اين طرز فكر و رفتار ناخوشايند خروس اطرافيانش را آزرده مي سازد؛ ولي آنان با وقار تمام از اين بي ادبي خروس چشم پوشي مي كنند و آن را ناشي از صراحت در بيان و عادات عجيب او مي دانند كه البته سخت در اشتباهند، بي شك خروس صريح و صادق است و هر چه به فكرش برسد، به زبان مي آورد؛ بي آن كه نكته اي را از قلم بيندازد. اما بايد گفت اين صراحت خروس كه صفت ذاتي اوست چندان پسنديده نيست و نوعي خودخواهي به حساب مي آيد؛ چرا كه او اهميتي براي احساسات ديگران قائل نيست و هرگز درك نمي كند كه چرا بايد براي ديگران ارزش قائل شود. 

خروس براي حفظ موقعيت خود، ناگزير به نيرنگ دست مي يازد. البته اين نيز تصوري واهي و باطل است. مطمئناً او دوست دارد جلب نظر كند لذا بدش نمي آيد كمي به خودش برسد؛ اما در واقع او بسيار محافظه كار و سنت گراست و اين حالت خود را به صحنه سياست نيز تعميم مي دهد.

خروس معتقد است كه هميشه حق با اوست و مي داند چه كاري انجام مي دهد. او به هيچكس اعتماد ندارد و خود محور است و از طرف ديگر در نصيحت كردن ديگران پافشاري مي كند و سنگ تمام مي گذارد.

خروس در ظاهر شجاع، ماجراجو، و بي پرواست اما عقل تان به چشم تان نباشد! در حقيقت او پر از ايده هاي به ظاهر بزرگ و نامعقول است كه اميدي به تحقق آنها نيست.

خروس عاشق خواب و خيال، مكاشفه، اوهام غير ممكن و قهرمان پردازي است؛ اما به واقع طبل تو خالي است كه تمام رؤياها، مكاشفات و تصورات او از فضاي آرام خانه اش بيرون نمي رود. او ماجراجويي نازك نارنجي و فيلسوفي است كه حتي نمي تواند چهار تا كلام حرف حسابي تحويل آدم دهد. البته او ترسو يا خجالتي نيست و در صورتي كه شرايط ايجاب كند مي تواند به موجودي جسور و شجاع تبديل شود. خروس هميشه رؤياي قهرمان شدن را در سر مي پروراند به اين خاطر ممكن است با نشان دادن واكنشي جسورانه، خود را به خطر انداخته و با آغوش باز مرگ را بپذيرد. همين ديل باعث مي شود كه خروس سرباز خوبي باشد.

اطرافيان خروس از صحبت كردن او لذت مي برند؛ اما اگر حواسش را جمع نكند، ناخواسته آنان را از خود آزرده مي كند و به عنوان لاف زني كه بيشتر قول مي دهد و كمتر عمل مي كند شناخته خواهد شد. درخشش او در جمع تا در ارتباط با دوستان نزديك خود بيشتر است.

از آن جا كه خروس موجودي خيال باف است، گاه به تنبلي كشيده مي شود. او معمولا در شروع كار از تمام نيرويش استفاده مي كند و به عنوان يك موجود سخت كوش مشهور است. خروس معمولا كارهايي را كه از توانش خارج است عهده دار مي شود و اگر با تمام كوششي كه مي كند، نتواند آن كار را انجام دهد، هيچ كس بيش از خود او نااميد نخواهد شد.

خروس بايد مدام در تقلا باشد زيرا بخت آسان به دست آوردن پول را ندارد و بايد براي تامين زندگيش كوشش كند. اگر دست از خيال بافي بردارد و بخت نيز با او يار باشد، ثروتمند خواهد شد. ممكن است خورس پول را از راه هايي دور از ذهن و نادر مانند قرعه كشي به دست آورد. مردم ويتنام بر اين باورند كه خروس به كمك نوك و پنجه هاي قوي خود حتي در بيابان هم مي تواند غذايش را پيدا كند! اين تعبير با تقلاي مداوم و خستگي ناپذير خروس فرسنگ ها فاصله دارد. اما اگر او خيال بافي را كنار نگذارد و وقتش را هدر دهد، به خانه بدوشي ويلان و سرگردان يا فيلسوفي بي خانمان - كه روي نيمكت خيابان ها مي خوابد و زباله ها را زيرورو مي كند - تبديل خواهد شد.

بي شك خروس براي حرفه كشاورزي و همچنين مشاغلي كه در تماس دائم با مردم است، ساخته شده؛ چرا كه او عاشق مطرح شده و جلب توجه ديگران است.

از آن جا كه خروس ذاتاً اسراف كار است، هر چه به دست بياورد، خرج مي كند. همچنين ممكن است اقدام به ريسك هاي بزرگ تجاري كند كه او را تا مرز ورشكستگي پيش برد و زندگي اش را فنا كند. اين حادثه ناگوار بر آمده از خيال بافي هاي اوست.

او از باز كردن حساب پس انداز بيزار است؛ زيرا با صرفه جويي ميانه اي ندارد. خروس در روابط عاشقانه براي جلب توجه فرد مورد علاقه اش، ممكن است خود آزاري كند. خروس صادقانه احساساتش را ابراز مي كند؛ ولي غالباً فرد مورد علاقه خود را نااميد مي كند؛ چرا كه مايل است او را نيز در دنياي تخيلاتش شريك كند و اين بر خلاف واقعيت است.

مرد متولد سال خروس، حضور در جمع زن ها را دوست دارد؛ زيرا مي تواند خود نمايي كند، بدرخشد، پز بدهد و تظاهر به هوشمندي كند! او به ندرت با مردان رفت و آمد دارد؛ چون مردها كاملا حوصله اش را سر مي برند.

زن متولد سال خروس نيز بودن در جمع زن ها را دوست دارد؛ البته اين به معني خسته كننده بودن مردان براي او نمي باشد! او مشاغلي را انتخاب مي كند كه در ارتباط مستقيم با زنان باشد.

زندگي خروس و گاو قرين شادي خواهد بود؛ زيرا گاو محافظه كار، سنت گرا و خانواده دوست است.

خروس مي تواند در برابر مار نقش فيلسوف را بازي كند. رفتار مار در روابط عشقي يا كاري بي اندازه خردمندانه است؛ اما بهتر است كه زياده روي نكند؛ چرا كه در اين صورت خروس او را از بين مي برد.

خروس در كنار اژدها و در پرتو درخشندگي او به آرامش مي رسد؛ به خصوص اگر زن خروس و مرد اژدها باشد. 

بهتر است فكر ازدواج با گربه را فراموش كند. گربه هرگز نمي تواند، حتي براي لحظه اي، لاف زني ها و زنگ عوض كردن هاي خروس را تحمل كند و كمترين اعتمادي نيز به او ندارد.

سه دوره زندگي خروس از لحاظ كار و مسائل عشقي، پرفراز و نشيب است. او از ورشكستگي و فقر به ثروت مي رسد و از اوج احساسات عاشقانه به حضيض درگيري هاي عاطفي مي افتد؛ ولي در هر صورت، دوران پيري او شاد و آرام مي گذرد.

شرقي ها اعتقاد دارند كه حضور دو خروس در يك خانه، زندگي را براي ديگران سخت خواهد كرد. به خانم هاي متولد اين سال توصيه مي شود مصرف قرص هاي ضد بارداري را در سال خروس فراموش نكنند!

متولدین سال میمون

شرور و حيله باز 
ميمون در ميان نمادهاي ديگر، طبيعتي غير عادي و عجيب دارد. او موجودي بدجنس، موذي، شيطان، گساخ، شوخ طبع و هميشه در حال مسخره بازي است؛ اما شوخي هاي او غير مستقيم و همراه با فريب است. 

ميمون موجودي اجتماعي و معاشرتي است و در ظاهر، با همه خوب ارتباط بر قرار مي كند؛ بايد گفت كه ايجاد اين رابطه نيز جزئي از حيله هاي او به شمار مي آيد. ميمون در واقع موجودي خود پسند و خودپرست است.

ميمون بازيگوش و مردم دار است و هرگاه نظرات منفي اش را درباره ديگران، در پشت محبتي ظاهري مخفي مي كند؛ مهربان به نظر مي رسد. در حقيقت او هيچ كس را قبول ندارد و خود را برتر از همه مي داند و اين نشان مي دهد كه موجودي مغرور است. از اينها كه بگذريم او روشنفكري است كه علاقه فراواني به دانستن دارد. او دوست دارد همه چيز را ببيند و بخواند، همه چيز را براي خود خوب توضيح دهد و هميشه از تازه ترين اخبار روز دنيا آگاه شود.

ميمون با سواد و با فرهنگ است و حافظه اي قوي دارد. او مي تواند در صورت لزوم حتي كوچك ترين جزئيات چيزهايي را كه خوانده، ديده و يا شنيده به خاطر بياورد. اين ويژگي، بسيار به او كمك مي كند؛ زيرا ميمون ذهني پريشان دارد و از اين رو، تا حد زيادي متكي به خاطرات خود است.

ميمون خلاق و مبتكر است و با خلاقيت خود مي تواند دشوارترين مسائل را با سرعتي اعجاب انگيز حل كند. اما هر گاه تصميم به انجام كاري مي گيرد، بايد بي درنگ شروع كند در غير اين صورت علاقه خود را از دست مي دهد و بي هيچ كوششي همه چيز را رها مي كند.

ميمون هوش سرشاري دارد و توانايي اش در فريفتن ديگران شگفت انگيز است. او مي تواند با چيره دستي، اژدهاي نيرومند را با آن همه هوش و درايت، فريب دهد. او حتي در برابر جاذبه ببر مقاومت مي كند و او را بي رحمانه مسخره كرده، مي آزارد.

ميمون همانقدر كه حيله گر است، سياستمدار و زيرك نيز هست و مي تواند خود را در بدترين موقعيت ها محافظت كرده و از بند هر نو گرفتاري برهاند. او خود سر و خود خواه است و اجازه نمي دهد چيزي را به او تحميل كنند. او هميشه حق انتخاب دارد.

او براي همه كاري آمادگي دارد و براي پيشبرد اهدافش دست به هر كاري مي زند. از دروغگويي، دورويي و حقه باري ترسي ندارد و در صورت لزوم شخصيت خود را نيز زير پاي مي گذارد. او تا زماني كه صلاح بداند، به اين كار ادامه مي دهد؛ او به ندرت دستش رو مي شود و به دام مي افتد.

بعضي از ميمون ها حتي كار را به دزدي يا دست كم دروغگويي مي كشند.

به هر حال، ميمون هر كاري هم بكند، باز هم دلرباست و آن چنان به رموز اين كار آشناست كه كسي حريفش نمي شود.

ميمون موجود فرصت طلبي است و بايد هم چنين باشد؛ زيرا بخت با او يار است و فرصت هاي زيادي در اختيارش قرار مي دهد. ميمون به رغم جنبه هاي منفي وجودش مانند دروغگويي، رياكاري، حقه بازي، تكبر و غرور، ناديده گرفتن وجدان و شرافت، به خاطر هوش سرشار و ادراك بالايش مورد پسند همگان است.

ميمون از مهارت، زيركي و حيله گري خاصي در تجارت برخوردار است، از اين رو شريك بي نظيري در كار محسوب مي شود. او در هر كاري كه احتياج به تصميم گيري سريع، ديدباز و كمي وجدان داشته باشد به درد مي خورد.

ميمون مي تواند در سياست، صنعت و تجارت به موفقيت دست يابد و در اين ميان، هيچ نكته اي از رموز اين علوم بر او پوشيده نماند. او مي تواند در صورت تحصيل علم، در هر كاري وارد شود، موفق باشد.

اگر دست ميمون را در انجام كار مورد علاقه اش باز بگذارند، بهتر و سريع تر مي تواند به شهرت دست يابد. تنها پرگويي، موفقيت ميمون را تهديد مي كند زيرا با اين كار، به رغم دلربايي و جذابيت ذاتي اش ديگران را از خود خسته و ملول مي كند.

با وجود گرفتاري هاي مالي، ميمون مي تواند از موقعيت هاي خوب زندگي اش كاملا لذت ببرد؛ با اين حال، در عشق بخت با او يار نيست و در رابطه با جنس مخالف ضعيف است.

ميمون با داشتن روحيه اي شاد، به سهولت گرفتار عشق مي شود؛ اما به همان آساني نيز از آن خسته شده، به دنبال عشق تازه اي مي رود. متاسفانه او هيچ گاه چيزي را كه به دنبالش مي گردد، پيدا نخواهد كرد؛ زيرا شخصيت پايداري ندارد.

ممكن است ميمون احساساتي و لبريز از شور و حرارت باشد اما روح انتقادي و بينش او، به سرعت اين شور و اشتياق را فرو مي نشاند. خوشبختانه او بهتر از هر كس ديگر مي تواند به بدبختي هايش بخندد و به اين ترتيب، خود را از غم و غصه رها سازد.

ميمون زوج خوبي براي اژدها خواهد بود؛ زيرا اژدها از زيركي و حيله گري ميمون بهره مي برد؛ در حالي كه قدرت اژدها نيز به خوبي مورد استفاده ميمون قرار مي گيرد. اين دو در كار نيز مي توانند شركاي خوبي باشند؛ حال آن كه ميمون هميشه تصور مي كند كه خودش بهتر از عهده كارها بر مي آيد.

ميمون در كنار موش نيز زندگي خوبي خواهد داشت. موش فريفته زرق و برق ظاهري ميمون مي شود، همه چيز را فراموش مي كند و تا پايان عمر، ديوانه وار به او عشق مي ورزد؛ حتي اگر اين عشق يك طرفه باشد. 

ميمون، ببر را دست مي اندازد؛ اما بهتر است حواسش خيلي جمع باشد؛ زيرا رابطه شغلي و احساسي اين دو، بازي با آتش است. ميمون نمي تواند در برابر خشونت ايستادگي كند، دست كم گرفتن و مسخره كردن، از قدرت نابود كننده خشونت نمي كاهد. ممكن است ميمون جانش را در اين راه به باد دهد.

ميمون، با هر نمادي كه ازدواج كند، احتمالا صاحب بچه هاي زيادي خواهد شد.

دوران كودكي ميمون با شادي مي گذرد. در جواني غمگين، نااميد و پريشان است و نقشه هايش اغلب به شكست مي انجامد. دوران پيري او با اين كه در آرامش مي گذرد؛ اما از تنهايي رنج مي برد. او اغلب دور از خانواده و ناگهاني خواهد مرد.

متولدین سال بز

هنرمندي سركش و ناآرام 
نماد بز بيش از همه نشانه زنانگي است. بزها شيك پوش، دلربا، عاشق طبيعت و هنرمندند و اگر دچار بدبيني، شك و نگراني نشوند، اقبال همگاني را بر مي انگيزند. بز هيچ گاه از بخت خود راضي نيست و به قول معروف هميشه فكر مي كند كه « مرغ همسايه غاز است. » دوستان و همكارانش از هوس بازي هاي او خشمگين مي شوند. او نادانسته اسباب دردسر است. بز وقت شناس نيست و اين باعث مي شود كه حوصله همه از دست او سر برود؛ در حالي كه هرگاه در صدد سود بردن از ديگران بر آيد؛ خود را مطلوب و دوست داشتني جلوه مي دهد؛ و حتي گاهي از نظر مالي، روي سر ديگران آوار مي شود.

از سوي ديگر، بز خود را به آساني به هر شرايطي تطبيق مي دهد؛ مشروط بر اينكه امنيت زندگي - تا آن جا كه ممكن است - حفظ شود. بز خجالتي و داراي حالتي زنانه است. او با وجود شك و ترديدهاي هميشگي، كوتاهي كردن ها و گله و شكايت هايش، راهنمايي و نصيحت شدن و طرف توجه ديگران قرار گرفتن را دوست دارد.

بز فرهيخته و دلرباست؛ اما طبعي ناپايدار و هوسباز دارد. متولدان سال بز، اغلب مذهبي هستند؛ اما از هر مذهبي كه پيروي كنند، تا زماني به آن پاي بندند كه مانع آسايش زندگي شان نشود. واقعيت اين است كه موهومات، پديده هاي فرا طبيعي، علوم غيبي و طالع بيني براي او جذاب تر است.

مردان و زنان متولد سال بز خوش قلب، مهربان، بلند نظر و دست و دلبازند و سخاوتمندانه به ياري نيازمندان مي شتابند. اما متاسفانه آنچه كه به ديگران مي بخشند، هميشه از آن خودشان نيست و مال ديگران را نيز مال خود مي دانند! بد نيست بدانيد كه حس مالكيت در بز متغير است. بز اجازه مي دهد او را ببندند؛ اما طناب را مي كشد. شرقي ها مي گويند: اگر بزي را در علفزار سر سبزي ببنديد، آرام و راضي خواهد ماند؛ اما اگر در جايي كم علف نگهداري كنيد، هيچ گاه از سر و صدا و غرولند دست بر نخواهد داشت.

بز ديگران را مسئول تمام پيشامدها مي داند. او خود را در قبال شرايط و وقايع مسئول نمي داند و در نهايت، آنها را به بخت و اقبال حواله مي كند و بر اين باور است، هر مشكلي كه ايجاد شود، اشتباه از طرف او نبوده است.

بز با دورويي و ريا كاري اسباب ناراحتي دوستان و نزديكان خود را فراهم مي كند. او احساس مسئوليت نمي كند، خلاق نيست و اراده اش بسيار ضعيف است. بز مي تواند مانند يك رهبر سخنراني كند؛ اما نمي تواند كسي را به دنبال خود بكشد؛ زيرا خود براي دنباله روي و اطاعت خلق شده است. اگر بز در شرايط مناسب و تحت آموزش صحيح قرار بگيرد، به موفقيت هاي بزرگي در كارهاي هنري - كه نياز به هوش و استعداد ذاتي دارد - دست خواهد يافت.

بز مي تواند صنعتگر و استادكار خوبي شود. او مي تواند با اعتماد به نفس، كارهايي را كه نياز به جسارت، ظرافت و تخصص دارد، پيشه كند؛ زيرا از هوش فراواني برخوردار است.

بز هيچ گاه رهبر خوبي از كار در نمي آيد و اين به صلاح اوست. هميشه اين طور بوده است كه حضور دستيار همكاري لايق باعث مي شود كه رئيس ضعيف جلوه كند و بز هوسباز و دمدمي مزاج كه نيازش تكيه بر شخصي استوار و واقع گراست بهتر است فكر رهبري را از سر به در كند. 

بز به اين كه ديگران از او قدرداني كنند، نيازمند است و اگر كسي با چاپلوسي از وي تعريف كند، همه كار برايش انجام خواهد داد.

همان طور كه گفتيم بز نماد زنانگي است زيرا غربي ها همواره وابستگي، از خود راضي بودن، سستي و بي تفاوت بودن را به جنس مونث نسبت مي دهند.

مردان و زنان متولد سال بز، بيش از هر چيز جوياي امنيت و اطمينان هستند. خانم بزها دوست دارند با مردي ثروتمند ازدواج كنند و يا از حمايت فردي با نفوذ برخوردار شوند و اگر آن هم نشد، دست كم به زندگي با پدر و مادري ثروتمند رضايت مي دهند.

شخصيت بز ممكن است بسيار پست يا بسيار والا باشد؛ همه چيز بستگي به نحوه تربيت، شغل و بخت او دارد.

متولدان سال بز، بايد تا حد امكان، از كارهاي تجاري اجتناب كنند. آنان فروشندگان بسيار بدي هستند، نظرات خود را درست ابراز نمي كنند، هنگام صحبت كردن شتابزده و مضطرب هستند و نيز نكته سنج و موقعيت شناس نيستند و به قول معروف « سوراخ دعا را گم مي كنند . »

بز بايد از هر جنگ و ستيزي دوري كند؛ زيرا هيچ گاه نمي تواند فرماندهي پيروزمند يا حتي سربازي موفق باشد.

بزها معمولا خوش اقبال هستند و زندگي آسوده اي دارند؛ زيرا به خوبي مي دانند كه از چه راهي بايد بروند. اگر شما خانه اي زيبا و راحت در حومه شهر داريد، خوش صحبت هستيد و با هنرمندان نشست و برخاست داريد، هرگز بز را به خانه خود راه ندهيد چون ديگر نمي توانيد از دست او رها شويد، چرا كه ذاتاً تجمل طلب و دوستدار اهل هنر و طبيعت است.

بزها عاشق پيشه اند و ماجراهاي عاشقانه در زندگي شان فراوان به چشم مي خورد؛ اما چون طبيعت آرامي دارند دچار التهاب و نا آرامي عاطفي نمي شوند.

بز مي تواند در كنار گربه، خوك يا اسب زندگي خوبي داشته باشد و هر يك از آنها به دلايل مختلف با بز كنار مي آيند و به او اطمينان مي بخشند. 

هوسبازي هاي بز گربه را سرگرم مي كند، خوك اين صفت او را - تا آن جا كه بتواند - تحمل مي كند و اسب يكدنده، اين حالت بز را تعديل مي كند.

گاو، نمي تواند مدتي طولاني در كنار بز زندگي كند، گاو رفاه، آسايش و امنيت براي خانواده خود به ارمغان مي آورد اما در مقابل توقعاتش زياد است و بز چيزي براي عرضه كردن ندارد.

رابطه عشقي و شغلي بز و سگ به شكست مي انجامد، زيرا هر دو بسيار بدبين هستند و تا پايان عمر از يك ديگر راضي نخواهند بود. 

دوران جواني بز آكنده از ماجراهاي عاشقانه است؛ اما در دوران كودكي و پيري بخت با او همراه است.

در پايان به اين نكته بسنده مي كنيم كه زندگي مرفه، آرامش، دوري جستن از دلواپسي ها و به كار گيري راهنمايي هاي مناسب به بز اين امكان را مي دهد كه زندگي موفقيت آميزي داشته باشد.

متولدین سال اسب

نجيب و برازنده 
اسب هميشه خود را آراسته و ستودني مي نمايد . جاذبه جنسي او خيره كننده است و مي داند چگونه لباس بپوشد. او به مكان هاي عمومي مانند: كنسرت، تئاتر، گردهمائي ها، مسابقات ورزشي ومهماني ها علاقه خاصي دارد. وي اغلب خوش اندام و ورزشكار است.

اسب بسيار خوش برخورد ، خوش صحبت، با نشاط، دلسوز،‌شوخ، سرگرم كننده و در همه حال محبوب و دوست داشتني است.

روحيه اسب با فعاليت هاي سياسي بسيار سازگار است و اين گونه كارها او را خشنود مي كند و به او امكان رشد مي دهد. اسب با شگردي خاص ، ديگران را زير سلطه خود در مي آورد و فرمان بردار خود مي كند.

اسب بسيار حاضر جواب است و پيش از آن كه لب به سخن بگشاييد بحث وگفت و گويي ـــ چه در آن سر رشته داشته باشد يا نه ـــ وارد شود و بر ديگران پيشي بگيرد.

اسب در كارهاي عملي هم به اندازه كارهاي فكري ، توانمند،‌ خلاق و ماهر است. اما در حقيقت ، او بيشترزرنگ است تا با هوش و خودش نيز اين را مي داند؛ به همين دليل، برخلاف ظاهري آرام و مطمئن ، اعتماد به نفس ندارد و موجودي ضعيف است.

اسب بي تاب ، تند خو، نازك دل و پرشور و حرارت است؛ از اين رو گاه از نفوذ كلام خود براي سيطره بر ديگران استفاده مي كند. كساني كه يك بار از خشم و غضب اسب آسيب ديده باشند، ديگر هرگز نسبت به او خوش بين نخواهد بود و هميشه از او مي هراسد و براي پيروزي در زندگي بايد خود را كنترل كند.

اسب موجودي خود خواه است و هر كس كه در راه رسيدن او به اهدافش مانع ايجاد كند ، لگد كوب مي كند. افزون بر اين،‌تا اندازه اي متكبر و خودپسند است و به مشكلات و ناراحتي هاي ديگران اهميت نمي دهد وتنها به امور مربوط به خودش مي پردازد؛ با اين حال ، در صورت لزوم ، با شجاعت تمام در امور ديگران دخالت و وساطت مي كند. اسب مستقل ، سر كش و خود سر است. او هميشه راه خود را مي رود و نصايح ديگران را قبول نمي كند. اسب خيلي زود آغوش خانواده را ترك مي كند تا زندگي اش را بسازد . او اين كار را با ميل و رغبت انجام مي دهد ، زيرا زندگي مستقل و مطابق ميل و سليقه شخصي را بر هر چيز ديگر ترجيح مي دهد.

وقتي اسب به ميل خود خانه و خانواده اي درست مي كند،‌سر پرستي آن را به عهده مي گيرد و به خانواده خود عشق مي ورزد. اسب در زيدگي خانوادگي سالار وارباب است و كار ، مشكلات ، تندرستي و حتي اتوي لباسهايش بر عهده ديگران است كه البته اين برخورد و نگرش اسب چندان هم دور از انصاف نيست؛ زيرا در حقيقت ، حضور او ضامن بقاي خانواده است و اگر زماني به هر علت خانه و خانواده را ترك گويد،‌همه چيز مانند خانه اي پوشالي در هم مي ريزد.

لذا ،‌با اين موجود خودخواه ، فقط براي خود و موفقيت هاي شخصي اش كار مي كند؛ اما بي شك هميشه بازده كاري اش فوق العاده عالي است و براي ديگران مفيد است.

اسب زحمتكش است و در امور مالي ديدي كار شناسانه داشته و ماهرانه عمل مي كند. اما متاسفانه از آن جا كه داراي روحيه متغيري است ، ممكن است توجه خود را به امور دلخواهش از دست بدهد؛ اين امور مي تواند عاشقانه ، مربوط به كار و يا هر مورد ديگري باشد و تفاوتي ندارد . اما نگران نباسيد، او دوباره با همان ميزان موفقيت خواهد رسيد.مشروط بر آن كه انجام كار مورد نظر نياز به گوشه گيري ، تفكر و عمق نداشته است و نياز به بودن در ميان ديگران دارد تا او را تاييد و ستايش كنند.

اسب در ارتباط با جنس مخالف ، موجودي ضعيف است. او به خاطر عشق از همه چيز مي گذرد و آنچنان مجذوب عشق مي شود كه همه چيز را از ياد مي برد؛ به همين دليل ، با آن همه استعداد هاي مثبتش ، زندگي اش رضايت بخش نيست و راضي اش نمي كند. اما اگر او بتواند بر اين ضعف خود غلبه كند و اهداف خواسته هايش بر خشم و هيجانش غلبه كند، زنرگي شاد و موفقي خواهد داشت.

اسب و بز مي توانند زندگي خوبي داشته باشند. اين دو همدست، تا زماني كه خود خواهي اسب ، دمدمي مزاجي و هوسبازي هاي بز را مهاركند ، در كنار هم فراز و نشيب زندگي را مي پيمايند. البته هيچ يك نيز علت دوام اين ارتباط را نمي دانند. چه بهتر !

به دلايلي كاملا متفاوت ، اسب مي تواند با سگ يا ببر زندگي مسالمت آميزي داشته باشد . اين دو ، سخت در گير امور دروني وروحي خود خستند و توجهي به تزلزل احساسات اسب ندارند. تا زماني كه آنان دلواپسي احوالات شخصي خود خستند اسب نيز مي تواند زندگي خود را دنبال كرده و پيش برود.

هرگز و هرگز اسب نبايد با موش ازدواج كند ، به ويژه كه زن متولد سال اسب آتش باشد. هر نوع رابطه اي بين اين دو موجود عاشق پيشه و بوالهوس ، به فاجعه مي انجامد.

در دوران كودكي و جواني اسب ، پر فراز و نشيب است . او در جواني خانه و خانواده اش را ترك مي كند كه همين امر باعث دل شكستگي و افسردگي اسب مي شود. زندگي عشقي او نيز هرگز بي دردسر و راحت نيست؛ اما دوران پيري آرامي خواهد داشت.

نماد اسب آتش - كه هر شصت سال يك بار تكرار مي شود - ( سالهاي 1285، 1344، 1404 و ... ) براي خود اسب و خانواده اش شگون ندارد، زيرا در اين سال ها خصوصيات مثبت و سودمند وجود اسب تبديل به ويژگي هاي زيان آور و شرارت آميز مي شود و خانواده او در معرض يماري هاي خطرناك، تصادف و بد اقبالي قرار مي گيرند.

مردان و زناني كه در سال اسب آتش متولد شوند، از نظر شخصيتي همان خصلت هاي متولدان سال اسب را دارند اما صفات خوب و بدشان شديدتر است. آنان بسيار كوشاتر، زيرك تر، مستقل تر، خوش ذوق تر و با استعدادتر و بيش از ديگران خودخواه هستند. روحيه پر شر و شور و خود پسندي ديوانه وار اسب، روابط عشقي او را به سوي زياده روي هاي زيان بار سوق مي دهد.

بعضي بر اين باورند كه متولدان سال اسب آتش، بر افراد خانواده خود نفوذ عجيبي دارند؛ اما باور عموم اين است كه اسب هاي آتشين براي خانه اي كه درآن متولد شده اند و نيز براي خانوده اي كه خود تشكيل خواهند داد، مشكل سازند.

شايان ذكر است كه متولدان سال اسب آتش به شغل هاي متنوع تر،‌ جالب تر و استثنايي تر از متولدان سال اسب عادي مي پردازند و احتمال اين كه به خوشنامي يا بدنامي، شهره شوند، بيشتر است.

متولدین سال مار

خردمند و زيبا 
مار يا افعي ، در اساطير و افسانه هاي مردمان مغرب زمين چهره اي منفي دارد؛ اما در سال مار متولد شده اند ؛ اگر مرد باشند، جذاب ، احساساتي و شوخ طبع و اگر زن باشند، زيبا هستند و اين زيبايي عامل كاميابي آنهاست.

ژاپني ها براي ابراز شگفتي و ستايش خود از زنان ، معمولا مي گويند: «عزيز من، تو يك مار واقعي هستي،»؛ حال آن كه در كشورهاي غربي نمي توان براي تعريف و تمجيد از كسي از چنين عبارتي استفاده كرد.

مار در لباس پوشيدن بسيار خوش سليقه است و خود نمايي مي كند. مردان متولد اين سال بسيار خوش لباس و خانم مارها هم بي اندازه خود آرا هستند.

مار هرگز عمر عزيزش را به بطالت نمي گذراند و از بد گويي و ياوه گويي گريزان است . او بسيار مي انديشد و روشن فكر، فرزانه و خردمند است ؛ هر چند نياز چنداني به استفاده از عقل و خرد خود ندارد ؛ زيرا روان و نا خود آگاه بسيار روشني دارد كه در صورت پرورش به روشن بيني و شهود مي انجامد. به اين ترتيب، او به فطرت و غريزه خود، بيش از استدلالات، نظرات و تجربيات ديگران اهميت مي دهد و به نظر مي رسد براي شناخت جهان از حس ششم خود استفاده مي كند. 

وي با همت و پشتكار كارها را تا پايان دنبال مي كند، از ترديد و بي ثباتي بيزار است و سريع و قاطع تصميم مي گيرد . برايي رسيدن به هدفش، از هيچ كوششي فرو گذار نمي كند و به نظر مي رسد كه هيچ چيز نمي تواند او را از هدفش بازدارد.

مار در امور مالي و اقتصادي كمي حسابگر است ولي حس انسان دوستي اش ، سر انجام او را به همياري با ديگران وا مي دارد؛ هر چند كمك هاي او بيشتر معنوي است تا مادي! به هر حال، براي مار جان دادن راحت تر از پول دادن است! شگفت آن كه او هميشه دم از بخشندگي مي زند؛ تا آن جا كه ديگر اعتبار خود را از دست مي دهد و حنايش رنگ مي بازد. 

نقطه ضعف شخصيت مار ، انحصار طلبي در كمك به دوستان است . اگر بخواهد به كسي مهرباني كند، حضور هيچ كس ديگر را بر نمي تابد؛ به طوري كه شخص نيازمند از تمناي خود پشيمان مي شود؛ زيرا طبيعت مار چنان اقتضا مي كند كه حلقه وار به دور فرد دل خواسته اش بپيچد و باعث خفگي او شود !پيش از آن كه پيشنهاد ياري مار را بپذيريد، خوب بينديشيد؛ در غير اين صورت پشيمان خواهيد شد.

مار در معاش بسيار خوش اقبال است و هرگز در مورد پول نگراني نخواهد داشت. به قول معروف پول از سر و كولش مي ريزد. او خود نيز به اين دولتمندي اشراف دارد و خيالش از اين بابت تخت است. اما اگر پولدار شود، ناخن خشكي مي كند و هرگز به كسي پول نمي دهد. 

مارها وقتي پير مي شوند، خساست آنها به اوج مي رسد.

مار هميشه دنبال مشاغل بي درد سر و آسان مي گردد و مي توان گفت تا اندازه اي تنبل است.

مار نسبت به شريك مسايل عشقي خود ـــ حتي اگر عاشقش نباشد ـــ بسيار حسود است و آنچنان به دورش حلقه مي زند تا سر انجام او را از ميدان به در كند. 

مردان متولد سال مار، چشم چران هستند؛ ولي چنين صفتي را از همسرشان تحمل نمي كنند. آنان خانواده اي پر جمعيت و شلوغ به راه مي اندازند تا اطمينان حاصل كنند همسرانشان آن قدر گرفتارند كه فرصتي براي چشم چراني و هوسبازي نداشته باشند!

ازدواج مار با گاو خوش فرجام و رضايت بخش است . گاو عاشق خانواده است ؛ اما مي خواهد سرپرست خانواده نيز باشد و مار با كمال ميل اين مقام را به اوتفويض مي كند. 

جنگ بين خروس و مار، چه در ازدواج و چه در مشاركت با دوستي هر كدام نتيجه خاص خود را دارد و مي تواند باعث پوشيده شدن نقاط ضعف يا جدال و كشمكش دائمي آنها شود. 

بايد به حال خوك بيچاره اي كه در چنگ مار گرفتار مي شود گريه كرد !خوك اجازه مي دهد كه مار او را به دام بيندازد و عنان اختيارش را از كف بربايد. مار نيز از اين خود باختگي خوك بدش نمي آيد؛ در حالي كه به پوچ بودن چنين را بطه اي اذعان دارد. دشمن جان مار ، ببر است و دمار از روزگارش در مي آورد!

دوران كودكي و جواني مار معمولا آرام و بي درد سر مي گذرد اما ممكن است سر پيري به فكر معركه گيري بيفتد ؛ زيرا در اين دوران ، احساسات ، طبيعت پرحرارت ونيز ماجراجويي هايش از خواب بيدار شده و آرامش دوران سالخوردگي اش را بر هم مي زند. 

در اين ميان ، عامل تعيين كننده آن است كه مار در زمستان به دنيا آمده باشد يا در تابستان ؛ در گرما يا در سرما و در روز يا شب؛ زيرا طبيعت او با طوفان، سرما و باران هاي بهاري سازگاري ندارد. ماري كه در نيم روزي تابستاني و در منطقه اي گرمسير متولد شده باشد، از ماري كه در نيمه شب سرد زمستان به دنيا آمده باشد ، شادتر است. آب وهواي زاد روز متولدان سال مار ، تاثير بسزايي در سر نوشت آنان دارد. ماري كه در يك روز طوفاني به دنيا آمده باشد ، زندگي پرماجرايي خواهد داشت.

خصوصيات متولدين سال نهنگ يا اژدها

پاك و مخالف پستي و دوروئي . بسيار قوي و پشت كاردار . اكثراً مجرد . ساده و معصوم و بي گناه . بسيار خوش شانس . هيچ چيز برايش غير ممكن نيست . هرچه در زندگي بخواهد، براحتي بدست مي آورد . زود گول مي خورد .

در سياست بسيار ضعيف است . دل به هرچيز كه ببندد، بالاخره آن را بدست مي آورد . در كارها بسيار بدپيله . هر كاري را تا ابد تعقيب مي كند تا موفق شود . عاشق آتش بازي . گاهي سر صحبت را بدست مي گيرد و سخنران مطلق مي شود . حرفهايش واقعاً مؤثر است .

گاهي ندانم كاري و سهل انگاري مي كند . خيلي بداخلاق و تندخو و جاه طلب . يك شخصيت باشكوه و كمال گرا و باادب و بزرگ دارد . در تمام عمر، بسيار قوي و سالم و نيرومند . هميشه بهترين را مي خواهد . بسيار بخشنده و محبوب القلوب و دوست داشتني . از ابتدا، پايان هركاري را مي بيند . هرگز نااميد نمي شود . بسيار قوي و محكم و بااراده . مشكل دل به كسي مي بندد و هرگز عاشق نمي شود . از همين رو خيلي دير ازدواج مي كند . زبانش قبل از تفكر بكار مي افتد . بسيار شاداب و خنده رو . از زندگي واقعاً لذت مي برد . مثل ستاره در جمع مي درخشد . ورزشكار است . خيلي پرحرفي مي كند . و بالاخره او هميشه از كارها موفق بيرون مي آيد !

اژدها سرشار از نيرو و شور نشاط زندگي است و تا هنگامي كه جان در بدن دارد، از پستي، ناجوانمردي، دورويي و شايعه پردازي فاصله مي گيرد و در وجود او نشاني از حيله گري و دسيسه پردازي يافت نمي شود؛ با اين حال، او به بي آلايشي و معصوميت خوك نيست؛ افزون بر اين، به سادگي فريب مي خورد، ولي در عين حال، شهامت پذيرش اشتباه و اعتراف به آن را دارد.

اژدها غالباً خود را در بدترين شرايط و موقعيت ها قرار مي دهد. او آرمان خواه و كمال گرا به معني واقعي است، به همين علت هميشه طالب بهترين هاست. توقع او از خود و ديگران بيش از حد معقول است. وي از ديگران انتظار زيادي دارد و در برابر، انتظارات ديگران را تا حد امكان بر آورده مي كند.

اژدها بد خلق، سركش، لجوج، سرسخت و حاضر جواب است و اغلب بي انديشه سخن مي گويد. اما به رغم اين ويژگي ها، سخنان و پندهاي او بسيار با ارزش است. مردم به گفته هاي او گوش فرا مي دهند و در حقيقت نفودش بر آنان غير قابل انكار است.

اژدها موجودي مغرور ، پر شور و عجول است كه به سادگي عنان اختيار از كفش رها مي شود . او با استعداد ،با هوش، با اراده و بخشنده است و از عهده انجام هر كاري به خوبي بر مي آيد و تا لحظه مرگ هرگز محتاج ديگران نخواهد شد.

اژدها در تمام عرصه هاي هنري، مذهبي، نظامي . پزشكي ، يا  درخشد و كامياب مي شود. اژدها مي تواند خود را وقف اهداف و كارهاي با ارزش و بزرگ كند. اين اهداف ــ هر چه كه باشد ـــ او مي تواند پايان كار را بسنجد/ احتمال دارد استعداد و توانايي اژدها در راه هاي نادرست به كار افتد و در اعمال خلاف نيز سر آمد ديگران شود.

اژدها محبوب خاص وعام است؛ اما خود كمتر به كسي دل مي بندد. و هرگز در گير ماجراهاي عاشقانه نمي شود و طعم تلخ ناكامي را نمي چشد؛ بلكه اوست كه هميشه ديگران را ناكام مي گذارد؛ طوري كه اغلب زنان متولد اين سال خاطر خواه ها و خواستگران زيادي دارند.

متولدان سال اژدها در اوان جواني ازدواج نمي كنند و حتي برخي از آنان تا آخر عمر مجرد مي مانند ؛ چرا كه تنهايي و انزوا طلبي را دوست دارند . حتي مي توان گفت از تنها بودن لذت مي برند.

اژدها و موش مي توانند رابطه خوبي داشته باشند؛ زيرا موش مهربان اين توانايي را دارد كه هر چه اژدها از دست داده ـــ حتي اگركم اهميت باشد ـــ دوباره به دست آورد. اين رابطه براي موش هم خالي از فايده نيست؛ حال آن كه اژدها نيز از روحيه جست و جو گر و پول پرست موش بهره كافي مي برد.

رابطه اژدها و مار نيزبه همين شكل است و شوخ طبعي مار ، عامل باز دارنده اي است كه جلوي خودپسندي و غرور اژدها را مي گيرد. آقاي اژدها هميشه مجذوب زيبايي خانم مار شده ، در دام او گرفتار مي شود. و اگر همسرش باشد، بيش از اندازه به وجود او افتخار مي كند.

خروس مغرور و خودستا هم به آساني با با اژدها كنار مي آيد و ضمن لذت بردن از موفقيت هاي اژدها، در آنها سهيم مي شود.

ميمون چه در كسب و كار و چه در عشق ،مي واند خلا شخصيت اژدها را پر كند؛ زيرا حيله گري ميمون و قدرت اژدها، كامل كننده يكديگرند و اين حقيقتي است كه تنها ميمون از آن مطلع است . جالب است بدانيد كه فقط متولدان سال ميمون مي توانند اژدها را بفريبند.

رابطه اژدها و ببر به ندرت ممكن است قرين آرامش باشد. اژدها بيش از همه بايد از سگ ها حذر كند زيرا سگ ، بدبين و بسيار واقع گراست و هرگز نمي تواند به اژدها اعتماد كند. 

اژدها در دوران كودكي ممكن است به مشكلات مختصري دچار شود كه سبب ساز آن ، انتظار بيش از حد او از اطرافيانش است؛ ولي روحيه هنري اژدها در دوران دوم زندگيش باعث ايجاد مشكلاتي مي شود. 

با اين كه برتري و غرور اژدها نسبت به اطرافيانش كاملا محسوس است، گاهي احساس مي كند كه ديگران دركش نكرده ؛ به گوهر وجودش پي نبرده ايد حال آنكه ديگران همواره تحسينش مي كنند. 

هر چقدر ناراحتي هاي اژدها در زندگي ناچيز است به همان اندازه موفقيت هايش بزرگ مي باشد.

هر چه اژدها سخت گير تر و پر توقع تر باشد، به همان نسبت ناخرسندتر است؛ در هر صورت ، اژدها موجودي شاد و خوشحال است و اين روحيه در دوره كهن سالي، موفقيت او را در رسيدن به اهدافش تضمين مي كند. 

اژدها نماد بخت و اقبال است و در طالع بيني ، بهترين نماد براي زندگي، رشد و ترقي به شمار مي رود . براي مردم خاور دور اژدها نشانه تندرستي، بزرگواري، نجابت،‌هماهنگي و طول عمر است.

با اين وصف ، از روي ديگر سكه غافل نشويد. اگر چه خير و بركت اژدها از ساير نمادها بيشتر است؛ اما نبايد فراموش كرد كه هر چيزي ممكن است نوعي نيرنگ و فريب باشد؛ اما چه توان كرد، اژدهاي افسانه اي شما را مجبور مي كند كه به او اطمينان و اعتماد كامل پيدا كنيد.

او هميشه در اوج است و مي درخشد ؛ اما درخشش او كاملا سطحي است. او خودش هم واقعا نمي داند چگونه چشم ها را خيره مي كند و اين نشان مي دهد كه قدرت او غير واقعي است.

اژدها در واقع شخصيتي ساختگي و دروغين و حيواني است كه فقط براي كرناوال ها و نمايش ها آراسته مي شود و كار آيي ديگري ندارد. اژدها ظاهري قدرتمند اما باطني خونسرد دارد. او مي تواند از دهان خود آب، آتش يا حتي طلا بيرون بريزد؛ اما وقتي جشن تمام مي شود؛ او را مي سوزانيم سپس اژدها در زمان مقتضي، دوباره مانند ققنوس از ميان خاكستر وجود خويش سر بلند مي كند. با اين اوصاف، خودتان قضازت كنيد كه آيا مي توان به راستي به او اعتماد كرد؟

افراد مشهور متولد سال اژدها اژدها همواره مي درخشد و افسونگري ويژه اي دارد. هنرپيشگان معروف قديمي مانند برنارد، راشل و ماري پيكفورد، متولد سال اژدها بوده اند. افزون بر اين، افرادي همچون سالوادوردالي، زيگموند فرويد، روستاند، ادوارد هيث، هارولد ويلسون و ژاندارك نيز - كه با مشقت فراوان به موفقيت دست يافته اند - در اين سال به دنيا آمده اند.

با بررسي خواهيد ديد كه همه اين افراد جنجالي، افراطي و افزون طلب بوده اند. اين واقعيت، ما را به ياد آتش زدن اژدها در جشن سال نو مي اندازد.

در ميان متولدان سال اژدها، با كمال تعجب، به نام عيسي مسيح (ع)، بر مي خوريم؛ اما از آنجا كه درباره تاريخ دقيق تولد حضرت مسيح (ع) اختلاف نظر وجود دارد، ممكن است آن حضرت تحت نفوذ نماد ديگري به دنيا آمده باشد.

ژان ژاك روسو، بارباراكارتلند، برنارد شاو، دانتون، مارشال تيتو، سنت برنادت، ناپلئون سوم و مارشال پتن نيز متولد سال اژدها بودند.

Saturday, May 7, 2011

متولدین سال خرگوش یا گربه

این نماد را در ویتنام،‌گربه و در ژاپن خرگوش دانسته اند؛ حال گربه باشد یا خرگوش، 

. متولدان سال گربه شادترین انسان ها و اشخاصی خوش ذوق، اهل معاشرت، عاقل،‌بردبار و کمی بلند پرواز هستند که هنگام برخورد با دیگران شرافتمندانه رفتار می کنند. هیچ کس نمی تواند آنها را دست کم بگیرد؛ زیرا همراهان خوبی هستند و می دانند چگونه و کجا به درد آدم بخورند.

 متولدان سال گربه انسانی هایی سطحی هستند و این بدان معناست که ویژگی های خوب آنان نیز ظاهری و سطحی است.

گربه دوستدار جمع و جمع نیز دوستار گربه است. او موجودی زود جوش است و بودن در کنار دیگران را بسیار دوست دارد؛ اما گاهی غیبت و شایعه پراکنی می کند و در نهایت زیرکی، نکته سنجی و دقت این کار را انجام می دهد. در اصل،‌ گفت و گوی درباره حقایق کاملاً ناخوشایند، برای او کار دشواری است.

گربه ها عاشق ضیافت هستند و به خاطر سلیقه بی نظیرشان،‌ اغلب داری خانه های زیبایی می باشند. آنها دنیا پرست و گاه خود آرا و فخر فروش هستند. خانم گربه ها به نشان دادن تربیت و فرهنگ معلومات جدید خود، علاقه عجیبی دارند؛‌ 

گربه به سادگی برانگیخته و خشمگین نمی شود. او آرام، خونسرد و صلح جو است. و بیشتر خود را احساساتی نشان می دهد تا این که واقعاً حساس باشد. امور شخصی و خصوصی بیش از مشکلات بزرگ اجتماعی او را متاثّر می کند و حتی می توان گفت کمک گربه هم از قحطی،‌جنگ و فاجعه های دیگر انسانی نمی گریزد، مگر آن که زندگی خودش در معرض این خطرات واقع شود . خیلی زود به گریه می افتد اما به همان سرعت هم آرام و قرار پیدا می کند. خانم ها از حالت افسردگی خود به عنوان کار آمد ترین حربه برای جلب نظر و محبت دیگران سود می برند.

گربه ها محافظه کارند و از هر آن چه که آرامش زندگی شان را بر هم بزند یا ریگ کفش و اسباب دردسرشان شود؛ بیزارند.

از آن جا که گربه محتاط و شاید هم کمی ترسو کم روست، هیچ گاه مسؤولیت انجام کاری را نمی پذیرد مگر آن که از پیش سبک و سنگینش کرده و تمام جوانب ان را در نظر گرفته باشد. همین خصلت است که دیگران آن را در گربه می پسندند و می کوشند در امور مهم خود با او رایزنی کنند.

گریه نماد موفقیت در کسب و تجارت است و معمولا به عنوان تاجری زیرک که هر کس با او قرارداد کسب و کار امضا کند، نمی تواند از زیر بار ان شانه خالی کند شناخته می شود. پیش بینی های او اغلب درست است و سود و منفعت را بو می کشد. گربه به ظاهر بسیار آرم و متین و قابل اعتماد به نظر می رسد؛ اما در حقیقت، به شدت اهل ساخت و پاخت است. استعداد او در عرصه رقابت های تجاری مانند خرید و فروش اشیای عتیقه - که به شم اقتصادی نیاز دارد به خوبی آشکار و شکفته می شود. پرداختن به فعالیت های سیاسی و حقوقی،‌ امکان بهره مندی از یک زندگی راحت، بدون تشویش خاطر و مطابق میل را برای گربه مهیا می کند.

خانم گربه ها در تمام مشاغلی که نیاز به ذوق، سلیقه، درک اجتماعی و برخورد خوب دارد، می درخشند. سیاستمدارنی که طالب پیشرفت هستند، بهتر است با خانم های متولد سال گربه ازدواج کنند؛ زیرا آنان تیز بین، نکته سنج، خردمند و راز دار هستند و در عین حال کدبانو های برازنده ای هستند که با بودن در کنار همسرانشان باعث افزایش شهرت آنان می شوند. خانم گربه ها از این که طرف توجه اطرافیان خود قرار بگیرند، لذت می برند.

اگر چه گربه نسبت به منسوبان خود دلسوز، فداکار، مهربان، صمیمی و صادق است و به راحتی به دوستان نزدیکش کمک مالی می کند؛ اما در واقع، چندان پای بند خانواده نیست و اغلب با پدر و مادر و فرزندانش احساس بیگانگی بیشتری می کند، تا با دوستان برگزیده خود.

خانم گربه ها تا زمانی که مطرح باشند، وظایف مادرانه خود را به خوبی انجام می دهند، اما این غریزه در آنها بسیار ضعیف و تا حدی ساختگی است.

گربه به آسانی با بز کنار می آید و برای ذوق هنری و روح هنرمندانه او ارزش بسیار قائل است. او به دنبال وجوه اشتراک می گردد و بوالهوسی های بز چندان آزرده اش نمی کند.

سگ درستکار و خوک حساس و نکته سنج نیز به راحتی با گربه کنار می آیند؛ اما خروس و موش سر سازگاری با گربه ندارند 

روابط کاری و عاشقانه گربه با بر همواره آکنده از التهاب و تشنج است. گربه خویشاوند و هم نژاد ببر است و چون حیله های او را می شناسد، 

زندگی گربه، در صورتی با آرامش و آسایش دلخواهش سپری می شود که با حوادث پیش بینی نشده، مهیج، شگفت انگیز و خانمان بر انداز رو به رو نشود. او ا از جنگ ها، انقلاب ها و حوادث طبیعی باکی نیست؛ زیرا اصولاً برا ناملایمات آفریده نشده است و اگر با ناکامی و شکست رو به رو شود، ه بسا که دیوانه شود و خودکشی کند. ترک اصول اخلاقی رای او به مراتب آسانتر از قبول شکست است.

مردم شرق دور، گربه ( با خرگوش ) را موجودی مشکوک و غیر قابل اعتماد می دانند. آنها بر این باورند که ساحره ها و جادوگران خود را به شکل گربه در می آورند. در اروپا قرون وسطی گربه ها را به گناه ارتباط با شیطان، زنده در آتش می سوزاندند. این باورها دور از حقیقت و خرافی است؛‌ زیرا از سوی دیگر، می بینیم که در مصر باستان گربه ها مثل خدایان پرستش می شدند.

در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که گربه به ظاهر ضعیف، ممکن است به آسانی به موجودی قدرتمند و خوف انگیز تبدیل شود.

متولدین سال ببر


 پی ماجراجویی است و گاه خواسته هایی غیر منطقی و دور از احتیاط و بدون مسؤولیت دارد؛ اما ایستادگی در برابر ببر نیز بسیار مشکل است؛ زیرا شخصیت گیرایی دارد و ظاهر نافذ و پرهیبتش نمود ویژه ای به او می بخشد. مردم خواه نا خواه به او احترام می گذارند و حتی دشمنان او نیز از این قاعده بر مستثنی نیستند. ببر دوست دارد همه از او اطاعت کنند؛ اما از این که خود فرمانبردار کسی باشد، بیزار است و هیچ کس را شایسته آن نمی داند که به او دستور بدهد. ببر اگر بتواند پیش از دست زدن به هر کاری اندکی بیندیشد و به نصایح اطرافیان گوش فرا دهد، قطعاً به موفقیت های چشم گیری خواهد رسید.

عموما به کسی اعتماد نمی کنند. به کارهای خطرناک و پر هیجان علاقه مند است.ه

ببر یک عصیانگر و شورشی ناراضی است، او با شتاب زدگی خاص خودش، همیشه علیه قدرت های برتر طغیان می کند و سرکشی و نارضایتی با خونش در آمیخته است. ببر دوست دارد سردمدار باشد؛ ولی متاسفانه شایستگی و برازندگی رهبری را ندارد. او همیشه اولین کسی است که شعار حرکت کردن می دهد. اما در کسب و کار، عشق و جنگ، احتیاط حکم می کند که دیگران کورکورانه از او پیروی نکنند و حتی گاهی او را از حرکت باز دارند.

ببر بنا بر روحیه جنگ جویی خود، با خشونت و بی باکی، به هر قیمت، بر سر اعتقاداتش پا فشاری می کند، او سر سخت، لجوج و همواره ستیزه جوست.

هر چند ببر گاهی خودخواه است؛ اما می تواند دست و دلباز، با سخاوت و حتی ایثار گر هم باشد. همیشه به یاد داشته باشید که ببرها باریک بین و تیز هستند 

ببر همیشه جویای رهبری، با وضع موجود در ستیز و با قدرت حاکم در کشمکش است و از تمام افرادی که به دنبال زندگی آرام و بی دردسر هستند، نفرت دارد.

جای تعجب اینجاست که هنگام اخذ تصمیم های مهم دچار شک و تردید می شود و چندان این دست و آن دست می کند که دیگر کار از کار گذشته باشد. رفتار او به عنوان یک فرمانده نظامی یا سرپرست واحد صنعتی، در خور تحسین است.

چه بسا ببر مجرمی مخوف از کار درآید؛ خانم ببرها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آنها اغلب در راه اصلاح طلبی و سنّت شکنی پیش قدم می شوند و برای آنچه درست می پندارند،‌ مبارزه می کنند.ه

ببر حرص چندانی به مال و ثروت ندارد؛ اما ممکن است پول زیادی به دست بیاورد. او بیش از دیگران اهل عمل است،‌ و بخت نیز با او یار است؛ زیرا مادر روزگار چنین فرزندانی کمتر بزاید

در حقیقت او جنگجویی تیزبین، زودرنج و درون گرا است. ببر هر گاه درگیر مسائل بزرگ عشقی شود، آن قدر پر شور و حرارت می شود که به ندرت ممکن است شادی های عشق را لمس و درک کند. خانم ببرها نیز ممکن است تجربه ها و ماجراهای عشقی فراوانی داشته باشند که اغلب پایان خوشی ندارد.

ببر می تواند با اسب درستکار زندگی آرام و خوشی داشته باشد. زندگی مشترک ببر و اژدها - که آمیزه ای از قدرت و آینده نگری است - بسیار پر شور و جالب خواهد بود. سگ نیز در فراز و نشیب زندگی در کنار ببر باقی می ماند و او را در رسیدن به آرمان هایش یاوری می کند.

ببر باید از مار حسابگر و دور اندیش و نیز از میمون آزار دهنده و موذی دوری کند. میمون ماهرانه ببر را در عرصه عشق و کار بازیچه دست خود قرار می دهد و ممکن است باعث آزار او شود.

گاو هم نمی تواند با ببر به سر برد؛ زیرا قوی تر از ببر است و به او می تازد تا نابودش کند. اگر گاو و ببر زیر یک سقف زندگی کنند؛ بهتر است ببر پیش از نابود شدن خانه را ترک کند.

گربه نمی تواند با ببر در یک خانه به سر برد. با این حال، گربه و ببر یک دیگر را خیلی خوب درک می کنند

دوران کودکی ببر آرام و بی دردسر خواهد گذشت اما دوره دوم زندگی او با خطرات و هیجان همراه خواهد بود. در این دوره از زندگی، ببر با مشکلات مالی، خانوادگی، عاطفی و ازدواج دست به گریبان است. هر چند هیچ یک از این مشکلات او را از پا در نخواهد آورد اما اگر با مهارت آنها را از سر راه بر ندارد چه بسا که پیامد آن در دوره سوم زندگی برایش مشکل ساز شود. اگر ببر از عهده حل مشکلات بر آید و به پیری برسد ،‌ روزگار کهنسالی را با آرامش و آسایش سپری خواهد کرد.

این که ببر در روز یا شب متولد شده باشد، در چند و چون سرنوشتش تاثیر بسزایی دارد. ببرهای شب، به خصوص آنهایی که نیمه شب به دنیا آمده باشند تا اندازه ای از گرفتاری های زندگی مصون خواهند بود و نسبت به ببرهایی که در روز، به ویژه نیمه روز متولد شده اند، زندگی بی دغدغه تری خواهند داشت.

 زندگی ببر پر از ماجرا و خطر است و تفاوت در ساعت زاده شدن زندگی راحت و آسانی برای او به ارمغان نخواهد آورد؛ اما ببر از آن بیدها نیست که با این بادها بلرزد و اساساً راه دیگری ندارد. او خواهان تحولات گوناگون، هیجان، شور و حرارت است و زندگیش نیز به همین صورت خواهد بود. ماجراجویی بارها او را به خطر کردن در زندگی خواهد کشاند. چه بسا که با مرگی ناگهانی و دلخراش از دنیا برود.

با همه آنچه گفته شد، ببر در فرهنگ مردمان مشرق زمین، نماد خوش اقبالی و کامیابی است و هیچ کس به اندازه او بهره از کام دل بر نمی گیرد.

ببر برای آسیایی ها شگون دارد و تداعی کننده قدرت برتر و نماد آسودگی و امنیت در زندگی انسان هاست. وجود یک ببر در خانه، احتمال بروز دزدی، آتش سوزی و آزار ارواح خبیث را به حداقل می رساند.

اگر دو ببر سر همسری داشته باشند، سرانجام یکی از آنها مجبور شود خانه را ترک کند

افراد مشهور متولد سال ببر در میان متولدان این سال، به شخصیت هایی استثنایی بر می خوریم. مشهورترین زنان متولد این سال لولا مونتز، ایزادورا دونکن، امیلی برونته و مریلین مونرو هستند که هر چهار نفر در جوانی و به مرگی مرموز و دردناک از دنیا رفته اند.

( ملکه الیزابت دوم در سال 1926 « سال ببر » به دنیا آمد و هیچ کس فکرش را هم نمی کرد که او روزی به سلطنت برسد. )

از مردان متولد سال ببر، می توان به روبسپیر، بایار و سن فرانسوا اشاره کرد.

در میان متولدین این سال به جنگجویانی بزرگی همچون مولوتوف، هوشی مینه، لویی کارل مارکس، آیزنهاور، بولیوار و ژنرال دوگل و نیز اندک هنرمندانی مانند بتهوون - که سر شار از شور و حرارت بوده - بر می خوریم.

مارکوپولو، تیبریوس سزار،‌ چارلز لیندبرگ، سن دومینیک و آلک گینس نیز در سال ببر زاده شده اند.

مشاغل مناسب متولد سال ببر سرکارگر، فرمانده چتربازان، وزیر، رئیس جمهور، گاوباز، راننده مسابقات اتومبیل رانی، بدل کار سینما، رئیس هیات اکتشاف، رهبر نظامی، مرد سیاست، سردسته مزدوران ... و هر شغل دیگری که عنوان ریاست و رهبری داشته باشد، حتی رئیس قبیله سرخ پوستان

Friday, May 6, 2011

متولدین سال گاو

 دوستداركار، خانواده و سرزمين پدري 

آدولف هیتلر و ناپولئون از متولدین این سال هستند

گاو متين و خوددار، كم رو، كند، وسواسي، منظّم و خاكسار است و هوشياري ذاتي اش را پشت چهره ساده اش مخفي مي كند. او به راحتي مي تواند اعتماد قلبي ديگران را به خود جلب كند، كه اين خود بزرگترين برگ برنده او در زندگي است.

گاو موجودي انديشمند است و شايد به همين علت، تنهايي را دوست مي دارد. گاو مي تواند هدفش را با نهايت پشتكار تعقيب كند. گاهي ميهن پرستي افراطي و تعصب بيش از حد، تيغ تيز ملامت ها را متوجه گاو مي كند
 
بهتر است زياد سر به سر او نگذاريد چون ممكن است خطرناك باشد! گاو بر خلاف ظاهر آرام خود، حيواني يك دنده و نافرمان است و از اين كه كسي پايش را در كفش او بكند، بيزار است. زيرا اگر به قول معروف آن روي سگش بالا بيايد ديگر كسي جلودارش نيست . او پيشرو و پيشواست و هيچ عاملي نمي تواند مانع او از اين كار شود. 
 
گاو از نوگرايي متنفر است؛ فكر مي كند كه نوگرايي، اصالت ها را نابود مي كند. اغلب مي توانيد او را بين گروه هايي كه با موسيقي روز، مكتب هاي هنري مدهاي جديد لباس و مو مخالفند، بيابيد. به ياد داشته باشيد كه او هيچ گاه نوگرايي را در خانواده اش نخواهد پذيرفت اما خانواده برايش اهميت فراواني دارد.

 زن متولد سال گاو، آشپز و كدبانويي برازنده و خوش لباس و به زنانگي خود بسيار پايبند است. 
 
گاو موجودي خود كامه و زورگوست
 
گاو پر كار و سخت كوش است و مي تواند سعادت و آسايش اطرافيان خود را مهيا كند. روستاييان ويتنام معتقدند كه گاو نماد ثروت براي خانواده است. 

گاو در خانه خود، فرمانروايي توانا و بي چون و چراست كه اطاعت همگان را بر مي انگيزد. گاو در فعاليت هاي گروهي، امور هنري و اداره واحدهاي توليدي و خدماتي موفق عمل مي كند و چون قدرت شگرفي در تركيب انديشه و عمل دارد مي تواند جراح موفقي شود؛ اما بيش از هر كار ديگري، براي كشاورزي خلق شده است. 
 
بهتر است گاو از كارهاي تجاري خدماتي كه مستقيماً با مردم سرو كار دارد، دوري كند.  از كارهايي كه نياز به سفر دارد، پرهيز كند؛ زيرا ممكن است تندرستي و آرامش روحي او را بر هم زند. 
 
زنان متولد سال گاو خانه داري را به كارهاي ديگر ترجيح ميدهند و كدبانو و ميزبان هاي شايسته اي هستند. 
 
نقطه ضعف شخصيت گاو، آن است كه اغلب فكر مي كند دور و بري هايش او را  درك نمي كنند.

 كله شق و لجوج است. او به وجود فرزندانش افتخار مي كند ولي از آنان انتظار اطاعت مطلق دارد و در موردشان جدي و سخت گير است. گاو رئيس خانواده است و حرف او به منزله قانون است؛ ولي در عوض، آماده هر نوع فداكاري براي خانواده اش مي باشد. 
 
براي گاو عشق فقط يك سرگرمي خوشايند است. او مي تواند مهربان، باوفا و حتي با احساس باشد؛ ولي هيچ گاه عاشق نمي شود. گاو علاقه اي به روابط عاشقانه ندارد و اين گونه كارها را وقت تلف كردن مي داند. در بيشتر موارد، شكست گاو در مسائل عشقي و ازدواج، ناشي از بينش هاي مادي گرايانه اوست. 
 
متولدين سال گاو، هيچ گاه خود را موظف به وفاداري به همسران خود نمي دانند؛ اما نظير اين حالت را از طرف مقابل تحمل نمي كنند و وفاداري همسر را يكي از حقوق خود مي دانند! 

آنها از لحاظ احساسي، ممكن است وفادار و صادق باشند؛ اما براي اين حالت خود، اهميت زيادي قائل نيستند. 
 
گاو دوران كودكي و نوجواني را عموماً آرام و بي دردسر مي گذراند؛ ولي در جواني دچار مشكلات ازدواج مي شود. همسر او اغلب از بي توجهي آشكار او گله مند است و شادماني و رضايت خود را جاي ديگري جست و جو مي كند تا احساس عاشقانه اي را كه در خانه نمي يابد، جاي ديگري پيدا كند. در اين هنگام، اگر گاو نتواند از هوش ذاتي خود براي حل اين مشكل استفاده كند، چنان خشمگين و غضبناك مي شود كه حتي ممكن است خانواده اش از هم بپاشد. 
 
گاو اهل كار است و خانوده اش را بسيار دوست دارد و فرصتي براي درك رفتارهاي بي معنا ندارد. 

گاو در دوران سالخوردگي به مشكلات زيادي دچار مي شود؛ اما اگر بتواند با مشكلات خود كنار بيايد و راه هاي عاقلانه اي براي حلّ آنها بيايد، زندگي آرام و بي دردسري خواهد داشت. 

ازدواج گاو با خروس توام با موفقيت است و خروس مي تواند بدون هيچ مانعي اسباب خوشبختي وي را فراهم آورد. روحيه سنت گرايي گاو از يك سو و محافظه كاري خروس از سوي ديگر، تفاهم كاملي بين آنها ايجاد خواهد كرد.

 زندگي گاو با موش نيز قرين كاميابي است. موش ديوانه وار به گاو دل مي بندد و تا لحظه مرگ به او وفادار مي ماند. 

مار هم گر چه بي وفاست، اما آن قدر زيرك هست كه به حد كافي رعايت حال گاو را بكند. در هر صورت، مار هرگز از خانواده خود دست نمي كشد و آنان را ترك نمي كند. 
 
همان طور كه موش عاشق گاو مي شود، گاو نيز شيفته ميمون مي شود. او براي موفق شدن در زندگي به نبوغ و قوه تخيل ميمون احتياج دارد. اما افسوس! بي فايده است چون گاو و ميمون هيچ گاه رابطه پايداري نداشته و با هم به تفاهم نمي رسند. 
 
گاو بايد از بز دوري كند. زيرا دمدمي مزاجي و بي ثباتي بز، او را گرفتار كشمكش و درگيري دائمي خواهد كرد. 
 
گاو نمي تواند با ببر هم خانه شود و اين قولي است كه همگان بر آنند. رابطه اين دو به نزاع و ستيز مي انجامد؛ نزاعي كه موجب نابودي ببر مي شود؛ زيرا گاو قوي تر است و چندان به كشمكش ادامه مي دهد كه سرانجام ببر را از پاي در آورد. مادر متولد سال گاو، هرگز نمي توند با كودك متولد سال ببر به تفاهم برسد و به نفع دومي است كه خانه را ترك كند! 

 گاو متولد زمستان شادتر و راضي تر از گاو متولد تابستان است. زيرا در زمستان كارها كمتر است؛ اما گاو متولد تابستان بايد با سر سختي در تمام طول سال به كار بپردازد 

Saturday, April 30, 2011

متولد سال موش


موش‌ زیر نفوذ حالات‌ "جاذبه‌ "و "تجاوز" بدنیا آمده‌ است‌ .

افرادی که تحت تاثير اين نشان طالع بينی به دنيا آمده اند ، از روحيه پرخاشگرانه و تهاجمی برخوردارند .راستگو است . آنها گاهی اوقات افرادی پر حرف و گزافه گو می شوند.

درنظر اول‌ آرام‌ و متعادل‌ و شوخ‌ جلوه‌ می‌ کند،روحیه‌ مهاجم‌ و نا آرام‌ی دارند .

موش‌دوست‌ دارد عضو یک‌ گروه‌ باشد .موجودی‌ اجتماعی‌ است‌ . ازصحبت در خصوص دیگران و ایجاد سر و صدالذت‌ می‌ برد تعداد ،آشنایان‌ او خیلی‌ بیشتر از دوستان‌ واقعی‌ اوست‌ . کمتر به‌ کسی‌اعتماد می‌ کند . ،تودار است‌ و مشکلاتش‌ را در قلبش‌ پنهان‌ می‌ کند .

موش نيك بخت و فرصت طلب است و همواره از همه چيز و همه كس به نفع خود استفاده مي كند. او پدر و مادر، دوستان و نزديكان ،‌ داراي خود و ديگران و حتي جذابيت فوق العاده اش را براي رسيدن به اهداف خود وسيله قرار ميدهد.

بیش از حد ریسک می‌کند و به غذا اهمیت میدهد و اغلب‌ نمی‌ داند چگونه‌ این‌ امیال‌ را در خود مهار کند . البته‌ وجود این‌ حالات‌ را انکار می‌ کند . همیشه‌ در این‌ ترس‌ بسر می‌ برد که‌ روزهای‌ پیریش‌ را چگونه‌بگذراند . زنانی‌ که‌ در زیر این‌ علامت‌ بدنیا آمده‌ اند معمولا در قفسه‌خانه‌شان‌ آذوقه‌ ذخیره‌ می کنند . این‌ موجود را همیشه‌ در حراجی‌ ها و فروشگاهها می‌ توان‌ دید که‌ مشغول‌ خرید اشیاغیر ضروری‌ است‌ بتصور آنکه‌ در این‌ معاملات‌ سود برده‌ است‌ .

خیال‌ بافیهای‌ موش‌ که‌ اغلب‌ در زمینه‌ نابود کردن‌ و خراب‌ کردن‌ است‌ گاهی‌ منجربه‌ سازندگی‌ و خلق‌ می‌ شود . اما بیشترین‌ برتری‌ را بعنوان‌ یک‌ ،منتقد بدست‌ میاورد .

موش میتواند بهترین مشاور باشد

یکه‌ تازی‌ در موش‌ ایجاد لذت‌ می‌ کند .

موش‌ گاهی‌ اوقات‌ ،تنگ‌ نظر و پست‌ می‌ شود و در این‌حالت‌ حاشیه‌ نشین‌ زندگی‌ می‌ کند .

توانائی‌ تعقیب‌ خواسته‌ هایش‌ را تا پایان‌ راه‌ دارد ولو آنکه‌ در پایان‌ راه‌ چیزی‌ تلخ‌ در انتظارش‌ باشد و حتی‌ اگر بشود از پیش‌ شکست‌ را پیش‌ بینی‌ کند .

اگر اوبتواندبر نارضائی‌ ابدی‌ و علاقه‌ مفرطش‌ به‌ گذران‌ در زمان‌ حال‌ غلبه‌ کند مسلما"در زندگی‌ به‌ موفقیت خواهد رسید.

هر کاری‌ که‌ موش‌ بدست‌ بیاورد بهر حال‌ این‌ نکته‌ مسلم‌ است‌ که‌ معمولا ترجیح‌ می‌ دهد نان‌ دانسته‌ هایش‌ رابخورد تا کار واقعی‌ که‌ انجام‌ می‌ دهد .

بدبختانه‌ تا پولی‌ بدست‌ میاورد آنرا بباد فنا می‌ دهد و خودش‌ نیز بخوبی‌ از این‌عیب‌ آگاه‌ است‌ ولی‌ اگر یکوقت‌ بکسی‌ قرض‌ بدهد مسلما" همیشه‌ آنرا بخاطر خواهد داشت‌ .

موش‌ در بدترین‌انواعش‌ یک‌ انگل‌ و طفیلی‌ می‌ شود ،دلال‌ ویا شاید هم‌ صاحب‌ یک‌ بنگاه‌ رهنی‌ . او بواقع‌ ،تنبل‌ است‌ و درجستجوی‌ زندگی‌ راحت‌ ، و تجارت‌ به‌ مذاق‌ او خوش‌ میاید .

در عین‌ حال‌ موش‌ قادر به‌ تعقیب‌ یکی‌ از رشته‌ های‌هنری‌ است‌ و معمولا موفق‌ هم‌ می‌ شود .

موش‌ با وجود روحیه‌ سود جویش‌ موجودی‌ ،احساساتی‌ است‌ . هنگامی‌ که‌ عاشق‌ بشود بشدت‌بخشنده‌ می‌ شود ولو آنکه‌ این‌ عشق‌ دو جانبه‌ نباشد . ،فقط‌ در مورد مسائل‌ عشقی‌ است‌ که‌ موش‌ دست‌ به‌همه‌ کار می‌ زند .

موش‌ قمار باز ، موش‌ میخواره‌ ، موش‌ جهنمی‌ وبالاخره‌ موش‌ حریص‌ درهمه‌ حال‌ موشی‌ است‌ احساساتی‌ .

از نظرگاه‌ عاطفی‌ عشقی‌ می‌ توان‌ موش‌ را همگام‌ اژدها دانست‌ . قدرت‌ اژدها به‌ موش‌ اعتماد می‌ دهدوزیرکی‌ موش‌ مورد استفاده‌ اژدها قرار می‌ گیرد .

گاو نیز جفت‌ خوبی‌ برای‌ موش‌ است‌ ، در کنار گاو است‌ که‌ موش‌احساس‌ امنیت‌ می‌ کند . و اطمینانی‌ را که‌ دوست‌ دارد بدست‌ میاورد .

میمون‌ نیز موش‌ را افسون‌ می‌ کند . اگر موش‌ این‌ حالت‌ را درک‌ نکند . موش‌ سر از پا نشناخته‌ عاشق‌ میمون‌ می‌ شود . بدام‌ عشق‌ میمون‌ می‌ افتد و میمون‌ از این‌ حالات‌ بسیار لذت‌ می‌ برد

هراتفاقی‌ که‌ می‌ خواهد بیفتد موش‌ باید از اسب‌ حذر کند . اسب‌ استقلال‌ طلب‌ و آزادی‌ خواه‌ احوالات‌ موش‌ سودجو رانمی‌ تواند تحمل‌ کند .

گربه‌ نیز جفت‌ مناسبی‌ برای‌ موش‌ محسوب‌ نمی‌ شود

موش‌ کودکی‌ شاد و راحتی‌ دارد . دوران‌ جوانیش‌ آشفته‌ و پر انقلاب‌ و با گرفتاری‌ توام‌ خواهد بود . ممکن‌ است‌ ضررهای‌ مالی‌ و حتی‌ ورشکستگی‌ در پیش‌ رویش‌ باشد و یا در عشق‌ شکست‌ بخورد . ولی‌ در دوران‌ سالخوردگی‌ زندگی‌ راحت‌ ، آرام‌ و بی‌ سر و صدائی‌ خواهد داشت‌ .

البته‌ سرنوشت‌ موش‌ بستگی‌ به‌ هنگام‌ تولدش‌ زمستان‌ یاتابستان‌ دارد . موش‌ متولد تابستان‌ شانس‌ بیشتری‌ برای‌ موفقیت‌ دارد زیرا در تابستان‌ انبارها پر از آذوقه‌ است‌ . اما در زمستان‌ برای‌ جستجوی‌ غذا باید از لانه‌ بیرون‌ آمده‌ و جاده‌ ها همیشه‌ پراز تله‌ است‌ . . .. . . . و در زندگی‌ انسانی‌ این‌ خطر کردن‌ ، مرگهای‌ ناگهانی‌ یا زندان‌ رفتن‌ تلقی‌ می‌ شود

ترتیب سالهای چینی‌ ، طالع بینی‌ چینی‌ ، زودیاک

سالهای چینی‌ از روز چهارم فبریه آغاز میگردد ، در نتیجه ژانویه و روز‌ها تا سوم فبریه سال قبل را شامل میشوند ، برای مثل ، متولد ۳۰ ژانویه سال هزار و نهصد و هشتاد و چهار متولد سال خوک است نه موش ،

سالهای تولد و تاثیرات ستاره‌ای ، برای اطلاع بیشتر بر روی لینک‌ها کلیک کنید

2008 , 1996 , 1984 , 1972 , 1960 , 1948 , 1936 , 1924


2009 , 1997 ,1985 ,1973 , 1961 , 1949 , 1937 , 1925


2010 , 1998 , 1986 , 1974 , 1962 ,1950 , 1938 , 1926



2011 , 1999 , 1987 , 1975 ,1963 , 1951 , 1939 , 1927




2012 , 2000 , 1988 , 1976 , 1964 , 1952 , 1940 , 1938




2001 , 1989 , 1977 , 1965 , 1953 ,1941 , 1929 , 1917





2002 , 1990 , 1978 , 1966 , 1954 , 1942 , 1930 , 1918




2003 , 1991 , 1979 , 1967 , 1955 , 1943 , 1931 , 1919





2004 , 1992 , 1980 , 1968 ,1956 , 1944 , 1932 , 1920




2005 , 1993 , 1981 , 1968 , 1957 , 1945 , 1933 , 1921




2006 , 1994 , 1982 , 1969 , 1958 , 1946 , 1934 , 1921






2007 , 1995 , 1983 , 1970 , 1959 , 1947 , 1935 , 1922



Monday, April 25, 2011

معنی خط ها در کتاب یه چینگ ، کتاب تقدیرآت

شماره اول ، یانگ جوان : قطب مثبت ، مذکر ، فعال
شماره دوم یین جوان : قطب منفی‌ ، مونث ، منفعل

شماره سوم یانگ پیر : یانگ تشدید شده ، بسته به جایگاه خود در شش خطی‌ تعبیر میشود ، گاهی نمد مثبت تر و گاه نه .

شماره چهارم یین پیر: یین تشدید شده ، بسته به جایگاه خود در شش خطی‌ تعبیر میشود ولی‌ عموماً ضعیف تر است و حالت
باروری ندارد ، در حقیقت در حل اضمحلال است .

یانگ و یین دو نیروی متضاد و مکمل یکدیگر هستند ، جامعه آنها تائو است ، تائو که زاینده همه چیز است و میرننده همه چیز ،
ابتدای سال تحت نیروی یانگ قرار دارد و انتهای سال تحت اثر یین است




Sunday, April 24, 2011